اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد به نفس چیست ؟ چطور می توانیم آن را افزایش دهیم؟
این موضوع برا بسیاری از انسان ها تبدیل به یک موضوع مهم در زندگی آنها شده است بگونه ای که نبود آن را بخوبی در زندگی و کار خود حس می کنند!
به نظر ما، این موضوع بعلاوه موضوع عزت نفس، از مهمترین موضوعاتی است که هر انسانی باید آن را برای خود بخوبی بررسی و حل نماید تا بتواند در زندگی و کار خود موفق باشد.
۱- سوالاتی مهم در مورد: اعتماد به نفس چیست؟
سوال های زیادی در این مورد وجود دارد:
برای اینکه بتوانیم اعتماد به نفس خوبی داشته باشیم باید چکار کنیم و چگونه آن را ایجاد نمایم؟
چگونه بعض از افراد این اعتماد را به خوبی دارند و بخوبی صحبت می کنند اما بعضی دیگر نه؟!
نکاتی مهمتر!
اعتماد به نفس، چیزی نیست که یک شبه یا یک هفته ای در شما ایجاد شود؟
چاق یا لاغر شدن، در یک هفته رخ می دهد؟
استاد یک موضوع شدن در یک ماه رخ می دهد؟
رانندگی را میشود در یک روز یاد گرفت و در ما نهادینه شود؟
همه اینها به زمان نیاز دارند!
افزایش اعتماد به نفس هم اینگونه است و به زمان نیاز است که در ما و رفتار و حرکات ما نهادینه شود.
۲- فیلم آموزشی اعتماد به نفس چیست؟
در زمینه اعتماد به نفس و فن بیان و سخنوری ، کلاسهای بسیاری توسط مجموعه ما برگزار می گردد. بعضی از این کلاسها بصورت دوره های آموزش مدونی می باشد که در طول دوماه انجام می شود. برخی دیگر از این کلاسها، بصورت کارگاهی و در ۲ ساعت انجام می شود.
این فیلم قسمت هایی از یکی از کارگاههای آموزشی فن بیان و اعتماد به نفس مجموعه ما می باشد.
این ویدئو را به دوستان خود هم معرفی نمایید.
اعتماد به نفس چیست؟ قسمت هایی از محصول آموزشی اعتماد به نفس طلایی
۳- افزایش اعتماد به نفس
بحث اعتماد به نفس از بحث سخنوری بسیار مهمتر است و ابعاد بسیاری از زندگی شما را تحت تاثیر مثبت یا منفی خود قرار می دهد!
اینکه با حس خوب در جمع صحبت کنید حتی بدون تکنیک ها، این بسیار ارزشمند تر است تا اینکه تکنیک ها را بدانید اما نتونید با حس خوب صحبت کنید!
کمی روی این جمله قبلی فکر عمیقی کنید!
یک نکته مهم:
من شاید در تخصص مکانیک خوب صحبت می کنم ولی در جمع بچه های برق خوب صحبت نمی کنم.
آیا اعتماد به نفس ندارم؟!
نخیر!
این موضوع به اعتماد به نفس من ارتباط ندارد، بلکه به عدم اطلاعات کافی من مربوط میشود
شانس خوب برای بازیکن خوب است!
برای موفقیت در زندگی خود، سعی کنید بازیکن خوبی باشید!
این طور میشود که شانس، خودش به دنبال شما می اید…
راهکارهایی ساده اما کاربردی و اثربخش را در این مقاله بهمراه فیلم اعتماد به نفس چیست، مشاهده نمایید.
۴- چه کارهایی اعتماد به نفس شما را بیشتر می کند؟
افزایش اعتماد به نفس و قدرت شخصی چه کمکی به شما در زندگی می کند؟ تا حالا خوب فکر کردید و راهکاری به ذهنتون رسیده و ایا اجراش کردید؟
چه کارهایی اعتماد به نفس و قدرت شخصی شما را بیشتر می کند؟
چه کارهایی می توانید انجام دهید؟
تا حالا به این سوال، خوب فکر کردید؟!
بنویسید حتما روی یک کاغذ، در روی تخته روبروی خودتون، هر جا که دم دست تان باشد و ببینید!
۵- قهرمان اعتماد به نفس
برای اینکه در ارتباطات خود بتوانید بخوبی در مسیر افزایش اعتماد به نفس قرار گیرید و تبدیل به یک قهرمان اعتماد به نفس شوید، باید مراحل رسیدن به قله اعتماد به نفس را بدانید.
این مراحل، مراحلی هستند که افرادی که اعتماد به نفس بالایی در کارهای خود دارند، از این مراحل عبور کرده اند و می تواند شما را در راه رسیدن به قله اعتماد به نفس بسیار کمک کند.
اولین مرحله: رفتارهای عادت شده
در این مرحله، یعنی مرحله ابتدایی رفتارها، ما بر طبق عادات خود کارهایی را انجام می دهیم. بر طبق عادت ما سعی نداریم تا در برابر دیگران حق خود را بگیریم و احساس می کنیم بگونه ای باید صحبت و رفتار کرد که دیگران را ناراحت نکنیم!
این یعنی همان خجولی گری …
دومین مرحله : رفتارهای آموزش دیده
در این مرحله باید بر روی خود بیشتر و بیشتر سرمایه گذاری کنیم ما یاد می گیریم و می بینیم و راه صحیح برخورد با دیگران و ارتباطات حرفه ای را می شناسیم. ما در این مرحله با آموزش هایی که قسمتی از آن را در این متن ها خواندید، می آموزیم که باید رفتاری قاطعانه اما محترمانه داشته باشیم.
ما باید بتوانیم به کمک مراحل و تمریناتی که بیان شد از خجولی گری بیرون برویم و طبق عادت به رفتارهای خجولی خود برنگردیم و بر آنها غلبه کنیم . چرا که می خواهیم به اهدف خود در زندگی برسیم.
مرحله سوم : رفتارهای فرا آموزشی
ما در این مرحله با توجه به اطلاعاتی که در مرحله قبلی بدست آوردیم و خواندیم و دیدم، متناسب با شخصیت خود و موقعیت مورد نظر، این دانش بدست آمده را تغییر می دهیم و از آن برای ارتباطات مناسب و حرفه ای استفاده می کنیم.
مرحله چهارم : رفتارهای خلاقانه
در این مرحله ما باید بتوانیم رفتارهایی خلاقانه که شاید در جایی بیان نشده را انجام دهیم و این به خلاقیت ما در مسیر ارتباطات بسیار کمک خواهد کرد.
راه اندازی این سیستم فکری و رفتاری، نیاز به آموزش ها و تمریناتی دارد که در مقالات قبلی به انها اشاره شده است.
بطور مثال در مورد سوار شدن تاکسی :
از قبل همه چیز را با دیگران طی کنید. قبل از اینکه سوار تاکسی شوید بپرسید که قیمت چقدر می شود.
اینجور نباشه که راننده بگوید : بیا بشین با هم کنار میاییم و بعد بنشینید و اتفاقات ناجور بیفتد!
فراموش نکنید که : جنگ اول به از صلح آخر!
باید بر طبق آموزش های مهارت ارتباطی و افزایش اعتماد به نفس بگویید :
اگر قیمت را می فرمائید ممنون میشم و در این صورت من می تونم با شما بیایم!
هنگامی که این رفتار را در هنگام سوار شدن به تاکسی انجام دهید، قطعا بطور تدریجی این سیستم قدرتمند و اثر بخش در شما به جریان می افتد و شما بخوبی در مسیر رسیدن به قله اعتماد به نفس قرار خواهید گرفت.
تاکتیکی اثربخش برای ماندگاری سیستم رفتاری به سمت اعتماد به نفس
هر کاری را که می خواهید انجام دهید حتما این مراحل را با طرف مقابل یا طرفهای مقابل خود انجاد دهید:
۱- زمان دقیق:
اگر قرار است که در ساعت مشخصی فردی را ملاقات کنید حتما ساعت دقیق را بیان کنید. اگر به شما گفتند ساعت ۱۲ – ۱۲.۳۰ بیایید. شما باید بیان کنید که دقیقا چه ساعتی؟ ۱۲ یا ۱۲.۳۰؟ چون فرق زیاد هست !
۲- مبلغ دقیق:
مبلغ دقیق را قبل از انجام یک کار مشخص کنید مانند سوار شدن در تاکسی !
۳- عواقب دقیق :
اگر با فردی قرار ملاقات گذاشتید حتما به ایشون بگویید که اگر ساعت مورد نظر ( مثلا ساعت ۱۸) نتوانید همدیگر را ملاقات کنید امکان انتظار را ندارید. چرا که باید به جلسه ای دیگر بروید و زمان آن جلسه کم می شود!
دقیق بیان کنید که اگر طبق قرار عمل نشود چه اتفاقی می افتد؟
۴- نحوه انجام کار :
حتما در قرارهای خود، نحوه انجام کار را بیان کنید. اگر می خواهید آدرس محل ملاقات را بعنون مثال بگویید حتما مسیرهای رسیدن با مترو یا اتوبوس و یا تاکسی را بخوبی تشریح کنید.
۵- انجام کار بصورت مکتوب:
حتما در قرارهای کاری،این مورد را فراموش نکنید چرا که در قران هم آمده است که اگر قرار است کاری انجام دهید و پولی ردو بدل شود حتی با برادر خود، آن کار را بنویسید!
۶- یادآوری و تاکید دوم:
حتما بعد از مراحل بالا، باز هم تاکید کنید که چه ساعتی و کجا و به چه صورتی قرار هست کار مورد نظر انجام شود.
قبل از برنامه حتما یک یادآوری برای خودتان (مثلا به کمک گوشی همراه) بگذارید تا احیانا اشتباهی رخ ندهد!
این مراحل نمونه ای از رفتارهای آموزش یافته است که باید بدانید و در موقعیت های مختلف آن ها را بکار گیرید تا تبدیل به رفتارهایی خلاقانه شود و مسیر رسیدن به قله اعتماد به نفس برای شما هموار شود.
فراموش نکنید که خجولی بدلیل ندانستن مهارت های ارتباطی می باشد …
نه باید کم رو بود و نه پر رو و پرخاشگر !
راههای افزایش اعتماد به نفس و فن بیان – دیدار بیست و هشتم کافه سخنرانی
در مجموعه کلاسهای راههای افزایش اعتماد به نفس و فن بیان به بررسی روش ها و تکنیک هایی می پردازیم که با انجام مستمر آنها سبب افزایش اعتماد به نفس خود شوید.
بیست و هشتمین کارگاه راههای افزایش اعتماد به نفس و فن بیان در ۲ تیر در تهران و کافه ایونت برگ ( کافه سخنرانی) برگزار شد.
مباحثی که در این کارگاه آموزشی مورد صحبت و بررسی قرار گرفت شامل موارد زیر بود:
ذهنیت افراد موفق در ارتباطات
ایده نویسی در ارتباطات کلامی
صداسازی و افزایش قدرت صدا
و تمرین مقابل جمع
افزایش اعتماد به نفس و مدیریت ترس
مهمترین قسمت این مجموعه کارگاههای آموزشی راهکارهای افزایش اعتماد به نفس و فن بیان، تمرین سخنرانی شرکت کنندگان علاقه مند مقابل جمع می باشد
تا علاوه بر تمرین و استفاده از تکینک های بیان شده، بتوانند سبب افزایش اعتماد به نفس خود برای صحبت مقابل جمع شوند.
کلاس افزایش اعتماد به نفس – گزارش کارگاه آموزشی “۵۰ درصد اعتماد به نفس بیشتر!”
در کلاس افزایش اعتماد به نفس به این موضوع مهم پرداختیم که چه راهکارهایی برای غلبه بر خجولی و قرار گیری در مسیر موفقیت وجود دارد.
این کارگاه آموزشی اثربخش و اثرگذار در تاریخ ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران با حضور علاقه مندان به موفقیت در زندگی برگزار گردید.
در ابتدای جلسه به تمام شرکت کنندگان این کارگاه آموزشی اثرگذار، واقعا از صمیم قلب تبریک گفتم!
تبریک بابت اینکه برای رشد و پیشرفت خود ارزش قائل هستند و بدنبال آموزش هستند.
برایان تریسی یکی از بزرگترین سخنرانان حال حاضر دنیا نقل قولی بسیار قابل تامل دارد:
تنها ۱۰ مردم در هر کشوری بدنبال آموزش، رشد و پیشرفت خود هستند و موفقان آن جامعه هم از همان ۱۰ درصد هستند!
به شما دوست عزیز هم که این گزارش را مطالعه می کنید هم تبریک می گویم بابت اینکه برای رشد و پیشرفت خود بدنبال آموزش هستید.
آموزش مهارت های ارتباطی همانند وزنه برداری می باشد!
یک وزنه بردار وقتی بر روی سکو می ایستد و یک وزنه سنگین را بر روی سر خود بالا می برد، قطعا این نتیجه چند سال تلاش و تمرین بوده است.
برای اینکه ارتباطات خوب و اثربخشی را برقرار کنید باید مسیر آن را بدانیم و بطور مرتب در زندگی آنها را اجرا کنیم.
اگر بخواهیم در مسیر موفقیت قرار گیریم باید مهارت های ارتباطی را بیاموزیم و کمرویی و خجولی را با آموختن مهارت های ارتباطی کنار بزنیم!
خجولی و کمرویی یعنی نابودی زندگی!
هر چقدر هم که توانایی و قابلیت های بالایی داشته باشیم ولی نتوانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم و حرف دل خود را بزنیم، ما در اصل خجول هستیم!
خجولی یعنی اینکه ما دارای رفتارها و خصوصیاتی هستیم که در ارتباط با دیگران حرفی را نمی زنیم یا نادرست می زنیم و بعد از آن، بابت آن نحوه حرف زدن، حالمان بد شود، و این یعنی ما خجول هستیم.
توجه داشته باشید که اگر خجول باشید و حرف دل خود را نتوانید محترمانه و قاطعانه بزنید، برای همیشه نادیده گرفته می شوید و این روند طبیعی دنیاست!
توجه داشته باشید که خجولی گری با باوقار بودن متفاوت است!
باوقار بودن یعنی اینکه حرف دل خود را در جایی که لازم است محترمانه و قاطعان بیان می کنیم.
اجزای اعتماد به نفس
در کلاس افزایش اعتماد به نفس، اعتماد به نفس را به دو قسمت تقسیم کردیم و در مورد هر یک از این اجزا صحبت کردیم.
۱- مهارت در انجام کار
۲- تجسم خلاق
در مورد هر کدام از این اجزا صحبت کردیم و مثال های مرتبط را بیان کردیم.
نکته مهم در مسیر افزایش اعتماد به نفس این است که مهارت های ارتباطی را باید از کارهای کوچک شروع کنیم!
از کارهایی کوچک همانند اینکه در بسیاری از مکان هایی که وارد می شود سوال بپرسید!
مثلا اگر وارد یک مغازه می شوید و جنسی را نمی خواهید حتی بخرید، در مورد چند جنس ، قیمت آن را فقط بپرسید!
سوال پرسیدن، سوالات خوب، یکی از تمرینات و راهکارهای خوب برای افزایش مهارت کلامی و ارتباطی ما می باشد و سبب می شود که از لحاظ ذهنی و جسمی در مسیر افزایش اعتماد به نفس قرار گیریم.
یکی از مواردی که در قسمت تجسم خلاق مورد بررسی قرار دادیم، مبحث خود گویی مثبت می باشد!
هنگامی که می خواهید کاری را انجام دهید، قبل از انجام کار ، چه کلماتی را با خود بیان می کنید؟
هر صحبتی که می کنید، همان خودگویی شما نسبت به آن کار می باشد. از خود گویی مثبت و کلمات و جملات مثبت برای انجام کارها استفاده کنید و قبل از انجام کار، حس خود را در حالت مثبت قرار دهید که آن کار را بخوبی انجام می دهید!
اقدامک :
چند خود گویی مثبت را قبل از انجام کارهای خود با خود می گویید، اینجا بنویسید؟
این تمرین را حتما انجام دهید و قطعا می تواند دایره واژگان مثبت شما و در نتیجه، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
اشتباهات ذهنی
در مورد یکسری از اشتباهات ذهنی که سبب می شود ما در مسیر ارتباط با دیگران، دچار خجولی شویم، پرداختیم.
این باورهای اشتباه سبب می شود که در هنگام ارتباط با دیگران، نتوانیم از کلمات مناسب استفاده کنیم و نتوانیم حرف دل خود را بزنیم!
فراموش نکنید که خجولی بدلیل ندانستن مهارت های ارتباطی می باشد …
نه باید کمرو بود و نه پر رو و پرخاشگر !
یک راهکار مهم در مسیر افزایش اعتماد به نفس!
یکی از راهکارهای مناسب و اثربخش برای قرار گیری در مسیر اعتماد به نفس این است که یک دفترچه کوچک برای خود انتخاب کنیم.
در این دفترچه در مورد رفتارها و کلمات افرادی که شما آنها را در ارتباطات حرفه ای و اثربخش می دانید بنویسید.
در این دفترچه حتما یک مورد دیگر را هم بنویسید!
در مورد اینکه در رفتار با دیگران چه کلماتی را بکار بردید که ارتباط و رفتار دیگران با شما بسیار جذاب و جالبی شد. در مورد تجربیات خود بنویسید و اینکه چه رفتار و کارهایی سبب رشد شما و افزایش اعتماد به نفس شما شده است.
در آخر کلاس افزایش اعتماد به نفس، در مورد یک برنامه ۴۰ روزه صحبت کردیم. این برنامه می تواند بسیار به شما در قرار گیری در مسیر افزایش اعتماد به نفس و موفقیت، کمک کند.
به شما دوست عزیز حتما پیشنهاد می کنم که این برنامه را حتما انجام دهید و قطعا یک نتیجه عالی در پایان این ۴۰ روز بدست خواهید آورد.
گزارش دومین کلاس افزایش اعتماد به نفس ( کافه _ اعتماد به نفس)
غلبه بر کمرویی و افزایش اعتماد به نفس، یکی از موضوعات بسیار مهم در ارتباط با دیگران می باشد که زمینه ساز موفقیت یا عدم موفقیت ما در زندگی و کسب و کار می باشد!
کارگاه آموزشی راهکارهایی برای افزایش اعتماد به نفس در تاریخ ۵ اسفند ماه در دانشگاه تهران و در کنار باشگاه دانشجویان برگزار گردید.
در کلاس افزایش اعتماد به نفس به بررسی راهکارهایی که می تواند سبب افزایش اعتماد به نفس شود پرداختیم.
راهکارهایی اثربخش برای تمام طول زندگی!
در این کارگاه به مبحث ماموریت و رسالت ما در زندگی پراختیم. اینکه هر یک از ما در این دنیا برای انجام یک رسالت آفریده شده ایم و باید این رسالت را پیدا کرده و در مسیر اجرای آن حرکت کنیم
قطعا این رسالت در راستای کمک به دیگران و الهام بخشیدن به زندگی دیگران در این دنیاست تا این دنیا جایی بهتر برای زندگی شود.
به قول استیو جابز مدیر عامل اسبق اپل:
ما برای این اینجا هستیم که ردپایی ماندگار از خود بر جای بگذاریم
تفکر عمیق به اینکه ما برای چه به این دنیا امده ایم و رسالت ما چه چیزی است و چگونه می توان به این رسالت نزدیک شد، موضوعی بود که بدان پرداخته شد.
رفع خجولی
موضوع خجولی، چیزی است که تمام انسان های روی کره زمین با آن درگیری هستند!
ما باید بتوانیم با انجام تمریناتی، خجولی خودرا کنار بگذاریم و وارد دنیای اعتماد به نفس شویم. در این کارگاه در بخش دوم آن وارد مباحث رفع خجولی شدیم و به کمک تکنیک هایی ساده، افرادی که به گفته خود خجولی زیادی داشتند را به جلوی جمع آوردیم تا در مورد خود صحبت کنند.
اثبات باورها
یکی از موضوعات مهمی که در بحث اعتماد به نفس بسیار با اهمیت می باشد موضوع باورها می باشد.
آنتونی رابینز یک نقل قول بسیار قابل تامل در این زمینه دارد:
انسان ماشین اثبات باورهاست
به گفته آنتونی رابینز، انسان ماشینی است که بدنبال اثبات باورهاست.
البته انسان ماشین نیست و فراتر از ماشین است ولی این صحبت از آنتونی رابینز برای فهم بیشتر موضوع بیان شده است.
هر ماشینی یک کاری مشخص انجام می دهد، ماشین لباسشویی فقط لباس می شوید و ماشین جارو برقی فقط جارو می کند و …
انسان هم ماشینی است ( فرا ماشینی است) که می تواند باورهای خود را اثبات کند.
بله هر آنچه فکر کنیم بدنبال اثبات آن خواهیم رفت.
هنری فورد موسس کارخانه خودرو سازی فورد بیان می کند که :
چه بگویید می شود و چه بگویید نمی شود در هر دو صورت درست گفته اید !
بله دقیقا هر چه با خود بگویید بدنبال اثبات آن خواهید رفت!
اگر با خود بگویید که با وجود اینکه فعلا نمی توانید در جمع صحبت کنید و اعتماد به نفس کافی ندارید و باید تمرین کنید .. قطعا در این مسیر موفق خواهید شد!
چرا که بدنبال اثبات این موضوع می روید که می توانید صحبت کنید و قطعا بدنبال تمرینات مربوطه خواهید رفت و به مرور زمان اعتماد به نفس خود را افزایش می دهید.
یک ارتباط حرفه ای از دیدگاه بزرگان
آلبرت محرابیان یکی از بزرگان علم ارتباطات در دنیا ( یک ایرانی الاصل) می باشد که نظریه او در علم ارتباطات بسیار سر و صدا به پا کرد و در بسیاری از مراجع ارتباطی از آن به عنوان یک مرجع مهم یاد می شود.
او بیان کرد که ارتباطات ( از یک گفتگوی ساده گرفته تا مذاکره فروش و سخنرانی و …) یک جعبه ابزار مهم داریم که می تواند اثر بخشی ارتباطات ما را تحت تاثیر خود قرار دهد.
این جعبه ابزار بصورت زیر می باشد:
در این شکل ۳ جزء بسیار مهم که می تواند ارتباطات ما را تحت تاثیر قرار دهد.
دراین میان زبان بدن بسیار در ارتباطات موثر و اثر بخش خواهد بود و هر چه بیشتر از زبان بدن خود در ارتباطات و صحبت با دیگران استفاد کنیم قطعا می توانیم علاوه بر اینکه بر استرس خود غلبه کنیم سبب می شود که کلمات ما بخوبی بر زبان جاری شود و اعتماد به نفس ما افزایش دهد.
کارگاه آموزشی راهکارهایی برای افزایش اعتماد به نفس، بصورت هفتگی در دانشگاه تهران در کنار باشگاه دانشجویان برگزار می گردد. قطعا شرکت در این کارگاه می تواند مسیر زندگی شما را بهبود ببخشد.
مسیر اعتماد به نفس حرفه ای
تمرینات افزایش اعتماد به نفس حرفه ای را در این نوشته می خواهیم به زبانی ساده، اما اثرگذار، کاربردی و حرفه ای بیان نماییم تا بتوانید اتفاقاتی شگرف را در این دنیا رقم بزنید!
افزایش اعتماد به نفس و قدرت سخنوری می تواند به شما کمک نماید تا در تمام مراحل زندگی بتوانید خودتان باشید و شهامت دفاع از اهداف خود را داشته باشید!
گام هایی که در این مسیر بیان می شود ( ۱۳ گام اثرگذار و حرفه ای ) ، گام هایی است که ما سالها در مسیر آموزش و تدریس و مشاوره کسب کرده ایم و قطعا می توانید با تحلیل خوب این گام ها و اجرای گام به گام آنها، اتفاقات بزرگی را در دنیای خود در زندگی و کسب و کار رقم بزنید.
نتایج آموزش ها و تمرینات خود را لطفا در انتهای این نوشته، با دیگران هم به اشتراک بگذارید تا از تجربیات شما همه بینندگان این نوشته، استفاده نمایند. باتشکر فراوان
متن فیلم:
یکی از موضوعات بسیار مهمی که در زندگی همۀ ما باید به آن توجه داشته باشیم بحث افزایش اعتماد به نفس است. شاید بگویید من اعتماد به نفس دارم، ولی این را بدانید که اعتماد به نفس مثل یک دشت وسیعی میماند که هیچ انتهایی ندارد و شما در هر لحظه از زندگیتان باید اعتماد به نفستان را افزایش دهید.
ما در سایت AhmadFazeli.com آموزش فن بیان، سخنوری و اعتماد به نفس مسیر اعتماد به نفس حرفهای را در ۱۳ گام برای شما ارائه دادیم که قطعاً با مطالعه، بررسی و تفکر روی آنها میتوانید اتفاقهای شگرفی در زندگیتان و زندگی دیگران رقم بزنید. موفق، سخنور و الهامبخش زندگی دیگران
۱- گام اول در تمرینات اعتماد به نفس حرفه ای – اهمیت افزایش اعتماد به نفس
اولین گام در افزایش اعتماد به نفس، اهمیت این کار است که بدانید چرا اینکار باید انجام شود؟!
فیلم اهمیت افزایش اعتماد به نفس را مشاهده نمائید…
متن فیلم :
عدم داشتن مهارت سخنوری و فن بیان یعنی قاتل تواناییهای شما. از این تصویر چه برداشتی دارید؟
این حکایتی آشنا است، برای همۀ ما در گذشته و شاید هم حال. هر چقدر توانمند باشید، قابلیت داشته باشید ولی بروز ندهید، صحبت نکنید و اعتماد به نفس نداشته باشید تمام توانمندیهای شما نادیده گرفته شده و خاک میشود. باید بتوانید ابرازش کنید، در شبکههای اجتماعی، با تلفن، با پیامک، با حضور در جمعهای مختلف، هر طور که میتوانید باید توانمندیهای خودتان را ابراز کنید.
۲- گام دوم در تمرینات اعتماد به نفس حرفه ای – ایجاد مسیر عصبی و نحوه یادگیری مهارت ها
ایجاد مسیر عصبی در ذهن با استفاده از تکرار و تمرین و البته خسته نشده در مسیر!
فیلم ایجاد مسیر عصبی و نحوه یادگیری مهارت ها را مشاهده نمائید..
متن فیلم:
یادگیری یک موضوع جدید، مساوی است با تغییر بخشی از مغز. در حین یادگیری موضوع جدیدی، کارکرد مغز تغییر میکند و این برای همۀ انسانها یکسان است. مغز ما هزاران میلیارد سلول مغزی دارد که به هم متصل هستند و یادگیری دقیقاً زمانی صورت میگیرد که یک مسیر ارتباطی میان سلولها ساخته و تقویت شود. وقتی سیگنال الکتریکی از سلولی به سلول دیگر میرود مسیر ارتباطی در مغز ما ایجاد میکند. فاصله کوتاهی بین سلولها وجود دارد که سیناپس نام دارد و وقتی میخواهیم موضوعی جدید را یاد بگیریم، سیگنالهای الکتریکی باید از این شکاف و فاصله کوتاه پرش کنند. فاصله بین دو سلول مغزی بسیار کوتاه است، اما این فاصله برای یک الکترون کار آسانی نیست که پرش کند و مثل این میماند که بخواهیم از شکاف بین دو کوه عبور کنیم و عبور کردن از این شکاف، اطلاعاتی به ما میدهد که مشابه روند یادگیری ما است.
وقتی اولین سیگنال میخواهد از این شکاف عبور کند، سختترین کار را دارد.
به ازای هر بار عبور از دره کار سادهتر و سادهتر میشود و شبیه این است که اولین بار چیزی را یاد بگیریم. شروع یک کار، سختترین قسمت آن است. اما هر چقدر که این رفت و آمد بیشتر شود یک مسیر عصبی محکمتر و قویتری شکل میگیرد. وقتی بارها و بارها کاری را انجام میدهیم و این حرکت تکرار میشود ما میتوانیم در ادامه، بدون دردسر آن کار را انجامش دهیم و بعداً هر زمان که خواستیم، آن کار را انجام دهیم. این چنین ما چیزی (مهارتی) را به خوبی یاد میگیریم.
در هر سن و سالی که باشید میتوانید ذهن خود را فعال کنید و از آن به جهت رسیدن به موفقیت های خود استفاده نمائید..
متن فیلم:
خیلی اوقات احساس میکنیم که شاید دیگر زمانش نیست که من آن فعالیت را انجام بدهم، من سخنران شوم، سنم این طور باشد، شرایطم باید این طور باشد تا این اتفاق را رقم بزنم. یادتان هست در مورد مسیر عصبی صحبت کردیم؟ در مسیر عصبی چه گفتیم؟ مسیر شکل بگیرد. اولین بار سختترین قسمت آن است. به نظرتان تا یک سن خاصی این اتفاق میافتد و یا همیشه هست؟ تا همین چند وقت پیش بسیاری از دانشمندان معتقدند بودند مغز پس از سپری شدن دوران کودکی دیگر تغییر نمیکند. یعنی در دورۀ گذر رسیدن به سن بزرگسالی همواره ثابت و پایدار باقی میماند. اما با پیشرفتهای انجام شده در یک دهۀ اخیر اکنون دانشمندان معتقد هستند که باور پیشین درست نیست.
مغز این قابلیت را دارد که در گذر سالیان تغییر فراوان کند.
مغز مانند پلاستیک میتواند حالتهای مختلف به خود بگیرد. با این وصف دانشمندانی جدید پدیدۀ مورد اشاره را انعطافپذیری عصبی نامگذاری کردند. انعطافپذیری عصبی چگونه عمل میکند؟ اگر مغز را مانند یک شبکۀ الکتریکی پویا و به هم پیوسته تصور کنید، در هر لحظه که فکر میکنید یا عملی انجام میدهید یک مسیر ارتباطی فعال میگردد. برخی از این مسیرهای ارتباطی بدون مشکل و سرراست هستند. این مسیرهای سرراست همان عادتها هستند. رویکردهای ثابت برای اندیشیدن، احساس کردن و عمل کردن. هر زمان که اندیشۀ ما حالت معین و مشخص دارد بدن ما یک کار از پیش معین را انجام میدهد یا احساسات ما به سمت خاص و مشخص گرایش پیدا میکند.
خط سیر این مسیرهای سر راست ارتقا مییابد، در نتیجه پیمودن این مسیرها آسانتر میگردد.
حال اگر به یک پدیده متفاوت از قبل فکر کنیم، کاری جدید یاد بگیریم یا به یک حس متفاوت و جدید گرایش پیدا کنیم یک مسیر جدید به مسیر پیشین افزوده میشود. اگر به تردد در مسیر جدید ادامه دهیم مغز توانایی استفاده از مسیرهای گوناگون را فرا میگیرد و بدین ترتیب بهرهگیری از راههای جدید اندیشیدن، احساس کردن و انجام دادن و امور به یک روال طبیعی ثانویه بدل میشود.
به مرور زمان مسیر قدیمی کمتر و کمتر مورد استفاده قرار میگیرد و تضعیف میگردد.
این فرآیند یعنی ایجاد تغییر مسیر در مغز و خلق راههای ارتباطی جدید که با کمرنگ شدن استفاده از مسیرهای سابق توأم است، همان مرحله عملیاتی انعطافپذیری عصبی است. خبر خوش این است که همۀ ما قادر به یادگیری و تغییر پذیری هستیم. این فرآیندها به واسطۀ ایجاد تغییر در مسیرهای ارتباطی مغز انجام میشود. اگر نسبت به تغییر عادت ناپسند اقدام کنید، یا در مورد یک پدیده دیدگاه فکری خود را تغییر دهید، ارتباط با یکی از مسیرهای مغز قطع شده و تجربۀ جدیدی از انعطافپذیری عصبی حاصل میگردد. با تکرار و توجه هدفمند به تغییرات مد نظر شما میتوانید مغز خود را از نو بسازید. به شرط اینکه اقدام کنید، همیشه کتاب بخوانید، همیشه در جریان باشید.
این مغز واقعاً قابلیت تولید سلولهای جدید را دارد به شرطی که اقدام کنید و یک فعالیت و کاری را رقم بزنید.
یکی از پیشنهادهای پزشکان برای درگیر نشدن به آلزایمر این است که فرد باید همیشه در حال مطالعه باشد. هر روز چند دقیقه مطالعه کنید تا مغز فعال شود و کاری انجام دهد. وارد فعالیتهای اجتماعی شوید. مغز تا آخر عمر قابلیتش را دارد به شرط اینکه اقدام انجام شود. برداشت من این است که شاید سرعت کمتر شود ولی همچنان این تغییرات وجود دارد. نگاه میکنیم خیلی از دانشمندان در سنهای خیلی بالا و قبل از فوتشان خیلی از نظراتشان را دادند. هر روز بروید پیاده روی، هر روز چند دقیقه کتاب بخوانید، هر روز چند دقیقه فایل صوتی ضبط کنید و فیلم بگیرید و ارتباط برقرار کنید. همۀ اینها مغز را خیلی فعال میکند.
تمام نکاتی که در بالا بیان شد را شما سالها در حال اجرا هستید!
متن فیلم:
رانندگی را چطور یاد گرفتید؟ روزهای اول یادتان هست چطور فرمان را میگرفتید؟ محکم میگرفتید، دندهها را اشتباه میکردید، کمربند چطور میخواهد بسته شود، گاز و کلاج را قاطی میکردید، با ۲۰ تا میرفتید و انگار با ۱۲۰ تا میرفتید و مواظب بودید کسی به تو نزند. ۱۰ دقیقه رانندگی میکردید انگار ۳ ساعت دویدید و پر از عرق میشدید. الان چطور رانندگی میکنید؟ با ۱۲۰ تا میروید، یک دست روی فرمان و یک دست موبایل، چای و تخمه دارید.
فکر میکنید گذشته چه اتفاقاتی افتاد، آینده چه اتفاقاتی میافتد، کجا امتحان دهید، با چه کسی دوست شوید، چه کار کنید، به جاده نگاه میکنید ولی حواستان نیست و یک جای دیگر است. یک لحظه ماشین بیاید کنارت سریع فرمان را میچرخانید و دنده را عوض میکنید و لایی میکشید. ۶ ساعت رانندگی میکنید ولی خیلی احساس خستگی نسبت به آن زمان ندارید. این وسط چه اتفاقی افتاد؟ چند روز طول کشید؟ بابت همین میگویم ۹۰ روز یا ۱۲۰ روز وقت میخواهید تا یک مهارت را به دست بیاورید.
تمرین و استمرار داشته باشید.
انگیزه داشتید که یک گواهینامه بگیرید که به جاده بروید. بابت همین میگویم انگیزههای شما بابت اهدافتان چقدر است و چه قدر تمرین میکنید که خودتان را از این حالت بکشانید به آن حالت که ناخودآگاه رانندگی کنید، ناخودآگاه صحبت کنید، ناخودآگاه شنا کنید. آموزش دیدید و بعد تمرین، تمرین و تمرین و همۀ اینها منجر به این شد که ناخودآگاه شما فرمان میدهد که چه زمانی فرمان را چپ و راست کنید و ترمز بگیرید، همه را کنترل میکند بدون اینکه توجهی به آن کنید. آن حرکت اول است که خیلی سخت است، آن حالتهایی که فرمان را محکم گرفتید، مغز کم کم آماده میشود.
آن پالسهای الکتریکی دارد بین سلولهای مغز حرکت میکند برای اینکه یک مسیر را تشکیل دهد که بعد از سه ماه من فکر نکنم به مسیر دنده، مسیر جاده، به کمربند، به آینهها، به کسی که لایی میکشد که از کنارش رد شوم. مغز فقط خودش کنترل میکنددست، پا و کل ماهیچههای ما را کنترل میکند. یک مسیر عصبی ساخت. مسیر عصبی در طول زمان با اقدامات شما تشکیل میشود، در هر مهارتی.
۳- گام سوم در تمرینات اعتماد به نفس حرفه ای – دیدگاه فنری در موفقیت
در این گام باید حتما بدانید که موفقیت در یک کار بویژه افزایش اعتماد به نفس، یک کار ادامه دار هست که باید با انگیزه و انرژی کافی انجام شود!
دیدگاه فنری در موفقیت خیلی به شما کمک می نماید!
فیلم دیدگاه فنری در موفقیت را مشاهده نمائید…
متن فیلم:
تا به حال فنر دستتان گرفتید و بکشید و به عقب برگردد؟ هر چقدر هم بکشید برمیگردد سر جای خودش است و شما هیچ تغییری مشاهده نمیکنید. چقدر باید بکشید تا تغییری کند و بزرگتر شود؟ ذاتش این است که کشیده میشود و بر میگردد سر جایشولی بیش از حد بخواهید به آن تنش و نیرو وارد شود تغییر شکل ایجاد میکند. چقدر باید بکشیم؟ شاید باید ۵۰ بار را بکشیم که یک مقدار تغییر کند، خیلی کم، تازه همه جایش هم بزرگ و کشیده نشد، بعضی جاها بیشتر شد و بعضی جاها هم هیچ تفاوتی نکرد. به این نتیجه رسیدم که باید بیشتر بکشم، در جهتهای مختلف قسمتهای مختلف را بکشم تا کم کم بزرگ و بزرگتر شود. داستان ذهن و جسم ما هم همین است.
در بحث مهارتها انقدر باید تمرین کنید و به ذهنمان فشار بیاوریم تا یکسری ساختارهای ذهنی که بسته است را بشکنیم،
یکسری کارهای مختلف انجام بدهیم، مطالعه کنیم، مهارت به دست بیاوریم، جلوی جمعهای مختلف صحبت کنیم تا کم کم بزرگ و بزرگتر شود. روح و قلب و اعتماد به نفس ما کم کم بزرگ میشود. ذهن ما از این فنر هم سخت تر است. خیلی باید تکرار و تمرین کنیم تا از همۀ جوانب به میزان یکسان کشیده و بزرگ شویم. با تکرار و تمرین این اتفاق میافتد شاید آموزش هم آنقدر معجزه آمیز نیست. جلوی جمعهای مختلف صحبت میکنیم، تواناییمان را ارائه دهیم خود این هم خیلی میتواند به اعتماد به نفس ما کمک کند و قطعاً توانمندیهای ما بزرگ و بزرگتر میشوند و خودمان حس اعتماد به نفس را در قلبمان احساس میکنیم.
۴- گام چهارم در تمرینات اعتماد به نفس حرفه ای – چه چیزهایی اعتماد به نفسم را بیشتر می کند؟
این گام را شاید باید در اخرین مرحله قرار می دادیم اما در این مرحله می تواند ذهن شما بسیار به تفکر و چالش مثبت بکشاند و به ذهنیت های خوبی نسبت به خودتان برسید!
فیلم ” چه چیزهایی اعتماد به نفسم را بیشتر می کند؟ ” را مشاهده نمائید..
متن فیلم:
چه کارهایی اعتماد به نفس و قدرت شخصی شما را زیاد میکند؟ تا به حال به این فکر کردید و نوشتید که این چیزها اعتماد به نفس من را بیشتر میکند؟ یک کاغذ داشته باشید بنویسید که این کارها را اگر انجام بدهم اعتماد به نفس من را بیشتر و بیشتر میکند. اگر این کارها را در این هفته انجام بدهم اعتماد به نفس و قدرت شخصیام حس میکنم بیشتر میشود. این حس کردن خیلی مهم است و آن کارها را همین هفته انجام بدهید. بابت همین اعتماد به نفس و بحث خودباوری خیلی قدرتمندتر از بحث سخنرانی و سخنوری است. کسی که اعتماد به نفس دارد و خودش را باور دارد، حتی اگر تکنیکها را هم بلد نباشد حرفش را جلوی جمع میزند. آنقدر جذاب صحبت میکند که همه خوششان میآید، شاید تکنیک هم نمیشناسد.
وقتی خودت را دوست داشته باشی،
به حرفهای خودت، توانمندی خودت و قابلیت خودت اعتماد، اطمینان، باور و ایمان داشته باشید مخاطب هم خودش این ایمان را درک میکند. چند مسئله را با هم قاطی نکنید، بحث تخصصی فرق میکند. شاید تخصص من بحث مدیریت یا مکانیک است و شاید هم خوب صحبت میکنم، ولی بین بچههای برق خیلی هم خوب نمیتوانم صحبت کنم. این برنمیگردد به اینکه من اعتماد به نفس ندارم، من آنجا آن علم را نمیدانم و مهارت آن علم را ندارم و اگر دنبالش بروم شاید به دستش بیاورم. این یک بحث جدایی است.
من باید در زمینۀ خودم کار کنم ولی در زمینۀ مکانیک هستم و نمیتوانم در مورد علم کامپیوتر صحبت کنم دلیل بر اعتماد به نفس نداشتن من نیست. سخنرانی شغل نیست ، مهارت است. یک مهارت که در کنار شغلی که دارید میتواند شغلتان را به توان دو برساند. یک مهارت که در کنار دانشی که دارید میتواند دانشتان را خیلی بیشتر کند. این شغل نیست، یک مهارت است.
۵- گام پنجم در تمرینات اعتماد به نفس حرفه ای- ایجاد حس خوب برای افزایش اعتماد به نفس
یک کار مهم و بسیار اثرگذار نه تنها برای افزایش اعتماد به نفس، بلکه برای موفقیت در زندگی!
ایجاد حس خوب در هر کاری می تواند ضامن موفقیت شما باشد!
با استفاده از کارهایی که در ادامه بیان می شود حس خوب را برای خود ایجاد نمائید…
فیلم ایجاد حس خوب برای افزایش اعتماد به نفس را مشاهده نمایید..
متن فیلم:
در تمام کشورهای دنیا فقط ۱۰ درصد مردم هستند که برای آموزش، رشد و پیشرفت خودشان ارزش قائل هستند و موفقهای آن جامعه هم از همان ۱۰ درصد هستند. البته در جامعۀ ما ۱۰ درصد وجود ندارد، افرادی که برای آموزش، رشد و پیشرفت خودشان ارزش قائل باشند، خودشان تلاش کنند و کمک کنند که برای دیگران هم اتفاقات خوب بیفتد شاید بیشتر از ۲ تا ۳ درصد افراد بیشتر نباشند و من خوشحال هستم که با همان ۲ تا ۳ درصد در ارتباط هستم. قدرتمندترین ابزار برای اینکه شما یک حس خوب داشته باشید، برای اینکه اعتماد به نفس خوبی داشته باشید، برای اینکه عزت نفس خوبی داشته باشید شکرگزاری است. بابت تمام چیزهایی که دارید شکرگزاری کنید. این حرف در تمام ملیتها، در تمام مذاهب و در تمام کشورها هست.
تمام بزرگان و موفقهای دنیا اولین ابزار قدرتمندشان شکرگزاری است.
شعرهای مختلفی در مورد شکرگزاری از مولوی و حافظ دارد. استیو جابز و بیل گیتس هر کسی را ببینید در مورد شکرگزاری صحبت میکنند. آنتونی رابین قدرتمندترین ابزار موفقیت خودش را به عنوان سخنران انگیزشی شکرگزاری خودش میداند در مورد چیزهایی که دارد، به دور از مذهب و ملیتش این شکرگزاری برای تمام افراد موفق وجود دارد. یک حس خوب، حس عزت نفس و یک حس شروع اعتماد به نفس به شما میدهد اگر ادامه دار باشد، اگر یک دفترچه داشته باشید و هر روز در مورد شکرگزاری و در مورد چیزهایی که دارید بنویسید، اگر تکراری هم بود اشکالی ندارد. بعد از یک هفته تا ۱۰ روز نتایجش را میبینید که چقدر اعتماد به نفستان بیشتر و بهتر میشود.
ایجاد حس خوب می تواند اتفاقات بزرگی را در زندگی برای شما رقم بزند!
متن فیلم:
شاید بروید کتابهای مختلف را بخوانید، شاید تکنیکهای مختلف فروش را استفاده کنید و یاد بگیرید ولی یک موضوعی هست شما اگر احساسات خودتان و حس خودتان را نسبت به کلمات و استایل خودتان و محصولتان هرچقدر بیشتر و بیشتر کنید، حتی اگر نتوانید از تکنیکها استفاده کنید، حتی زبان بدنتان متناسب نبود و زبان بدنتان مشکل داشت، مطمئن باشید نتایج خوبی میگیرید. احساسات خوب، حس خوب، اعتماد و اطمینان نسبت به خودم، حرف خودم، استایل و چهرۀ خودم هرجوری که هست، نسبت به طرف مقابلم که انسان است، همۀ اینها خیلی بهتر از تاکتیکها و تکنیکها کمک میکند که حرفم در قلب و ذهن افراد نفوذ پیدا کند. واقعاً قدرتمندترین تکنیک حس خوب است و و قوی ترین ابزار برای اینکه حستان را خوب کنید فکر کردن به نقاط قوتتان و سپاسگزاری بابت چیزهایی که دارید است. سپاسگزاری از عالم هستی، کائنات، خداوند و صفاتی که هست.
آن سپاسگزاری کمک میکند که اتفاقات خوب، احساسات خوب و ارتباطات خوب را برقرار کنید.
قدرتمندترین ابزار حس خوب را فراموش نکنید. غیر از آن استایلی که به شما نشان دادم، سپاسگزاری نسبت به چیزهایی که دارید یا با نوشتن یا تکلم مرتب د هر روز تکرار کردن واقعا میتواند نتایج خوبی داشته باشد.
این دو بال قدرتمند را در مسیر موفقیت فراموش نکنید!
متن فیلم:
در بحث موفقیت دو بال قدرتمند داریم، قانون جذب دو بال قدرتمند است. یک بال قدرتمندش فقط احساس و افکار خوب است، یک بال قدرتمندش حرکت شما است و باید به سمت جلو حرکت کنید. این دو بال با هم جمع نمیشوند، ضرب میشوند. اگر احساس خوب، افکار خوب، یک میلیارد دلار داشته باشید ولی به سمت جلو حرکت نکنید، هزار ضربدر صفر، صفر میشود. افکار خوب نداشته باشید، پریشان باشید، باورهای بد داشته باشید ولی جلو بروید و حرکت کنید باز هم هزار ضربدر صفر میشود صفر.
دو بال قدرتمند که ضرب هم میشوند، احساس خوب، حرکت به سمت جلو میشود باور قدرتمند به دست آوردن. قانون جذب این نیست که این دو بال با هم جمع شوند، این دو تا با هم ضرب میشود و به همین دلیل خیلی از افراد به نتیجه نمیرسند. چون هزار ضربدر اپسیلون به سمت صفر باز صفر میشود و داستان این است. هر دو بال را ندارند و با یک بال پرواز میکنند،
هیچ پرندهای نمیتواند با یک بال پرواز کند.
آمازون اولین اتاق کاریاش یک اتاق در ۴ هم نبود، یک اتاق کوچک متروکه ولی حس خوبی داشت و به سمت جلو ادامه داده و به یک غول تبدیل شده است. شاید غول الان را آن زمان نمیدید، ولی حس خوب داشته، حرکت کرده و شده این غول بزرگ. باور داشت که میتوانست به نتیجه برسد، از همه بیشتر رفته جلو، از همه بیشتر فکر کرده و این دو ضربدر هم شده و برای همین از همه بالاتر رفته. آمازون بالای گوگل و اپل میآید چون خیلی دو بالش را با جلو برده و شاید آن لحظه نمیدانست که امروز اول دنیا میشود، ولی نسبت به آن کاری که انجام میداد، همان لحظه حس خوب داشته و کارش را جلو میبرده.
شما نمیدانید شاید پس فردا صاحب بزرگترین شرکت عمرانی ایران شدید به شرطی که کاری که انجام میدهید حس خوب داشته باشید و به سمت جلو بروید. یک جایی یواش یواش باورها قویتر میشود، بیشتر فکر میکنید، بیشتر عمل میکنید، بزرگی را میبینید و قدرتمندتر جلو میروید. خودش را شاید نبینید، ولی مسیرش را میبینید که به یک جای بزرگ ختم میشود. داستان این است که خیلیها به نتیجه نمیرسند با یک بال پرواز میکنند، یا این بالش قوی است یا آن بال.
۶- گام ششم در تمرینات اعتماد به نفس حرفه ای – توجه به رسالت زندگی
توجه به رسالت زندگی و اینکه در انتهای هر کاری می خواهید چه چیزی کسب نمایید، می تواند در مسیر زندگی بسیار به موفقیت شما و حذف کارهای زائد و اضافی، کمک نماید!
فیلم توجه به رسالت زندگی را مشاهده نمایید..
متن فیلم:
چه چیزهایی در زندگی شما از همه چیز مهمتر است؟ ۳ مورد را میتوانید بنویسید؟ چیزهایی که در زندگی شما خیلی مهم هستند و دوست دارید به آن دست پیدا کنید و یا شاید دارید. چه چیزهایی در زندگی شما خیلی مهم است؟ چه چیزهایی در زندگی شما از همه چیز مهمتر است؟ باید اینها را برای خودتان بنویسید. اینکه بگویید، در موبایل بنویسید، به آن فکر کنید هیچ فایدهای ندارد. حتما روی کاغد بنویسید چه چیزهایی در زندگی شما مهم است؟ آیا فرزندتان برایتان مهم است؟ زندگیتان مهم است؟ کسب و کاری که دارید مهم است؟ مدیرتان مهم است؟ دوستانتان مهم هستند؟ باید بنویسید آن کار چیست و این خیلی تعریف کلی است.
من یک زمانی میگویم ایجاد یک کسب و کار آنلاین برای من خیلی مهم است و باید به دست بیاورم. کسب و کار آنلاین فروش فلان چیز، دقیقاً بنویسم و کلی نگویم. میخواهم ارتباطم را با اعضای خانواده حرفهای کنم من خیلی بد اخلاق و خیلی تند هستم و میخواهم رفتار خودم را درست کنمو این خیلی برای من مهم است چون دارد همه را از دست من آزرده میکند. من میخواهم کسب و کار آنلاینی که دارم را خیلی گسترش بدهم، آن برای من مهم است و جانم را هم پایش میگذارم. مهارتی که دارم، کتابهایی که باید بخوانم برای من خیلی مهم است. جزئی کنیم ۳ چیزی که برایتان مهم است چه چیزهایی هستند. بنویسید اگر آنها را بدست بیاورید به چه چیزهایی میرسید؟ اگر کسب و کار آنلاینم را رشد بدهم ثروت بزرگی به دست میآورم و این میتواند برای من آرامش ایجاد کند.
اگر اخلاق بدم را درست کنم ارتباطاتم بهتر و قویتر میشود و حس آرامش پیدا میکنم، همه از دست من راحت میشوند.
شاید میخواهید ۲ میلیارد سرمایه به دست بیاورید، میشود یک چیز مهم اگر به دست بیاورید چه اتفاقی میافتد؟ کسب و کار آنلاینتان باید فروش داشته باشد مقدار فروش را هم میتوانید بنویسید. مثلا سالی ۳۰۰ میلیون از این کسب و کار میخواهید درآمد داشته باشید. اگر به دست بیاورید چه اتفاقی میافتد؟ چه چیزهایی به دست میآورید؟ از کسب و کار آنلاینم ۳۰۰ میلیون به دست آوردم، بعد چه چیزی به دست میآورم؟ من آن اخلاق بدم را درست کردم، بعد چه اتفاقی میافتد؟ چه چیزی درست میشود؟ به نظرتان این روند چه کمکی به شما میکند و در آخر به نظرتان به چه چیزی میرسید؟ جنس چیزهایی که میرسید چیست؟ جنسش معنا است، آرامش است، یک هیجان و انرژی است. ولی این کار را انجام بدهید. جنس آخرش همان هدف بزرگ زندگی، کلمهای به اسم رسالت زندگی است.
در بحث اعتماد به نفس این مسیر را باید بروید،
حداقل چیزهایی که در زندگیتان بولد است را بنویسید که اگر اینها را به دست بیاورید به کجا میرسید و به دنبالش بروید. این به کجا میرسم خیلی مهم است. شاید در ذهنت باشد اما وقتی مینویسی ذهنت آماده میشود برای اینکه در آن مسیر قرار بگیرد. حتی اگر روی کاغذ هم نوشتید باز هم به آرامش برسید باز هم ارزش دارد. اگر آن چیزی که میخواهی به دست بیاوری نوشتنش هم به تو حس خوب میدهد مطمئن باش مسیر خوبی است. ولی اگر حس خوبی نمیدهد پس چیز خوبی نیست. باید ببینیم ته آن چیست؟ تهش به معنا، آرامش، هیجان و شادی میرسید؟ پس هدف درست است. اگر تهش به معنا، آرامش، هیجان و حس مثبت رسیدید پس مسیر شما درست است.
۷- گام هفتم در تمرینات اعتماد به نفس حرفه ای – چند نکته مهم برای افزایش اعتماد به نفس
این گام، در درون خود، چندین نکته مهم و کار فوق العاده را نشان می دهد که حتما باید در شروع مسیر اعتماد به نفس هم توجه نمائید!
این چند نکته می تواند بی شک زندگی شما را متحول نماید..
فیلم چند نکته مهم در افزایش اعتماد به نفس را مشاهده نمائید…
متن فیلم:
چه دیدی نسبت به این فرد دارید؟
یک آدم با اعتماد به نفس و موفق است. چرا چنین تفکری نسبت به ایشان داریم؟ غیر از شیک بودنش، لبخندی که دارد. در مورد اثر هالهای چیزی شنیدهاید؟ شنیدید میگویند اگر دهها پرنده در امریکای جنوبی به با هم حرکت کنند احتمال دارد در جنوب شرقی آسیا یک سونامی یا سیل اتفاق بیفتد؟ خیلی اغراق آمیز است ولی اثر پروانهای یک حرکت کوچک میتواند یک اتفاق را رقم بزند. در مورد این آقا هم بحث اثر هالهای را داریم. این بحث در روابط به این صورت است که وقتی در ارتباط اولیه با آدمها استایل آنها، چهره آنها و لبخند آنها را میبینیم یک هالهای اطراف ذهن ما میپیچد و ما خصوصیاتی را به این فرد نسبت میدهیم که دقیقاً متناسب با چهره و استایل ظاهری همان لحظهاش است. اگر ایشان عبوس بود چه خصوصیاتی را نسبت میدادید؟
شاید در آن لحظه یک اتفاق بدی افتاده و ناراحت است ولی ایشان میلیاردر است و شما نمیدانید.
در بحث ارتباطات هم همین است. از چهرۀ شما، از استایل شما در همان لحظات اول خیلی از خصوصیات را به شما نسبت میدهند و یا با شما ارتباط برقرار میکنند یا نمیکنند و همین باعث افزایش اعتماد به نفس شما میشود. ناخودآگاه خودتان با چهرۀ خودتان و با استایل خودتان دارید رقم میزنید. خیلی از ماها چهرههای اصلیمان عبوس و ناراحت است. یک دوستی تعریف میکرد خط هوایی مالزی مهماندارها هر روز ۱۰ تا ۱۵ دقیقه یک تمرین را انجام میدهند برای اینکه چهره شان ناخودآگاه خندان شود و وقتی با مسافرها صحبت میکنند مسافرها حس خوب داشته باشند. تمرینش اینگونه بود که در آن تمرین مجبور میشدند که لبخندی را به زور بزنند، یعنی لبهایشان حالت خنده پیدا کند.
بگذارید با یک تمرین سریع شروع کنیم.
من از شما میخواهم که صورتتان را وادار به خندیدن کنید. همانطور که نشستهاید یکبار امتحانش کنید. صورتتان را وادار کنید تا بخندد و آن حالت را نگه دارید. همه میدانند که وقتی کسی احساس خوشحالی میکند شروع به لبخند زدن میکند. ولی تحقیق نشان داده که حالت برعکسش هم موجود است. وقتی که شما صورت خودتان را وادار به خندیدن میکنید شما شروع به خوشحال تر بودن میکنید. به لبخند زدن ادامه دهید.
چنین رویهای برای چگونه راه رفتن یا حتی صحبت کردن شما هم مشابه است. اگر شما صدای خودتان را با لحن پر انرژی و قدم خودتان را با انگیزه بردارید شما به طور ناگهانی احساس بهتری خواهید کرد. خیلی خوب، حالا شما میتوانید لبخند زدن را متوقف کنید. چه احساسی دارید؟ آیا آن کار برای شما هم کار کرد؟ امیدوارم که این طور باشد و دفعه بعد اگر شما نیاز به یک دوز خوشحالی آنی داشتید فقط در حدود ۳۲ ثانیه ادای یک شخص خوشحال را در بیاورید.
بلند شوید و همانطور که ایستادهاید شانههایتان را بالا بدهید، چانه را هم بالا بدهید و لبخند بزنید. الان چه حسی دارید؟ اگر بتوانید فکر منفی داشته باشید میخواهید به یک چیز منفی فکر کنید؟ به نظرتان چرا نمیخواهید؟
با تغییر استایل خودتان، بلند شدن، حالت قلدرانه خودتان و یک لبخند چه حس و حالی ایجاد شد؟
ناخودآگاه با همین تغییر عضلات فرمان به مغز رفت و تحریک شد و هورمون اندورفین تشکیل شد، پشت سرش تستسترون ترشح شد. اندورفین هورمون شادی است و تا چند لحظه شاد میمانید. بعد از آن هورمون تستسترون و هورمون قدرت ترشح میشود و آن حس اعتماد به نفس را برای شما ایجاد میکند. در حین راه رفتن و بلند صحبت کردن هم این اتفاق برایتان میافتد. هر چقدر بلند صحبت کنید و هر چقدر محکم راه بروید هم اعتماد به نفستان بیشتر میشود و این اتفاق برایتان میافتد. یعنی حالت برعکس هم وجود دارد. کسی که اعتماد به نفس دارد محکم راه میرود، محکم صحبت میکند و میخندند شما هم همان ادا را در بیاورید همان حس و حال را مغز پیدا میکند و همان اتفاقات را برایتان رقم میزند، خیالتان راحت باشد.
خودکار را در دهانتان بگذارید و گاز بگیرید.
حالا هر چیزی که میگویم را واضح و رسا بگویید که اگر کسی شنیدم متوجه شود. با تمام قدرت بگویید تمرین خودکار یکی از بهترین تمرینات صداسازی و افزایش قدرت صدا هر روز ۲ دقیقه انجام دهید و بعد از دو هفته نتایج شگفت انگیز آن را میبینید. این همان تمرین مهمانداران بود که گفتم. درد میگیرد چون ماهیچهها باز میشود که صدا قویتر بیرون بیاید و فوق العاده تمرین قدرتمندی در جهت افزایش صدا است و خیلی کمک میکند که صدایتان قویتر، واضح و رسا شود. خیلی اوقات دیدید که آخر کلمات را میدزدیم و افراد کلمات را متوجه نمیشوند یا خوب بیان نمیکنیم؟ بابت این است که باز نمیشود تا کلمات را ادا کنیم، این تمرین خیلی کمک میکند که این اتفاقات رقم بخورد.
چند ذهنیت در مورد انسانهای موفق وجود دارد:
۱- انسانهایی بلند پرواز که خود را قادر به انجام هر کاری میدانند.
۲- انسانهایی شجاع که هر روز ۳ اقدام برای موفقیت انجام میدهند.
۳- ترس از شکست و عدم پذیرفته شدن را از خود دور میکنند.
اولین مورد بلند پروازی است. بلند پرواز هستند ولی برای اینکه بتوانند به موفقیتهای بزرگ برسند اقدامها و کارهای کوچک انجام میدهند. روزی ۱۰ دقیقه بر روی یک مهارت وقت میگذارند، نه اینکه به خودشان فشار بیاورند تا اتفاقات بزرگ را رقم بزنند بلند. پرواز هستند، انگیزههای بزرگ دارند ولی اقدامات کوچک انجام میدهند. روزی یک یا دو دقیقه تمرین خودکار بعد از دو هفته صدای شما را خیلی نسبت به قبل واضحتر میکند.
البته یک مقدار باید بیشتر ادامه بدهید، حداقل ۳ تا ۴ هفته تا آن حالت روی ماهیچههای صورت و حنجره باقی بماند و نهادینه شود. مثل خیلی از بدن سازها، یک مدت سنگین کار میکنند بعد از یک مدت که شاید یکی دو سال باشد تمرینات خودشان را به آن شدت انجام نمیدهند چون ماهیچه شکل گرفته و دیگر نیاز نیست که به آن فشار بیاورند. ماهیچه شکل گرفته و شکل خودش را به راحتی از دست نمیدهد.
حداقل سه اقدام برای موفقیت در هر روز انجام میدهند. اقدام شما امروز برای موفقیت چه بود؟ کتاب میخوانید، صبح زود بیدار میشوید.
ترس از شکست و عدم پذیرفته شدن را از خودتان دور کنید. نترسید از این که پذیرفته نشوید. خیلی از طرحهای بزرگ دنیا وقتی ارائه شدند پذیرفته نشدند. استیو جابز از شرکت خودش اخراج شد، از شرکتهای دیگر اخراج شد، طرحهایش پذیرفته نشد. بعید میدانم کسی در دنیا استیو جابز را نشناسد. مهم این است که انگیزه من چقدر بزرگ است، من چقدر به آن انگیزه افتخار میکنم و روی آن تمرکز دارم. علاقه و اشتیاق من است که موفقیت من را مشخص میکند، نه دانش و مدارک تحصیل من. اکثر آدمهای موفق جامعه را نگاه کنید عموماً تحصیلات بالایی ندارند و شاخصۀ اصلی آنها جسارت و اقدامی است که انجام دادند.
بابت همین به این جمله اعتقاد دارم که انسانها به اندازۀ اقداماتشان بزرگ میشوند، نه به اندازۀ علم خودشان. هر روز اقدامهای کوچک انجام میدهیم، در جلسات مختلف شرکت میکنیم، در تلگرام فعالیت میکنیم، کتاب میخوانیم، تمرین میکنیم، به دیگران آموزش میدهیم و بعد از ۹۰ روز، ۱۲۰ روز، ۶ ماه نتایج شگفت انگیزی میبینیم.
منتظر نباید منتظر نباشید یک روزه رانندۀ پایه یک شوید، شناگر حرفهای شوید، یک شبه سخنران حرفهای شوید و فردی شوید که با اعتماد به نفس جلوی جمع صحبت میکند. یک زمانی میبرد و حداقل بین ۹۰ تا ۱۲۰ روز زمان نیاز است که یک مهارت را به دست بیاورید. هر مهارتی به شرط اینکه هر روز انجام دهید و آن استمرار از بین نبرد. استمرار خیلی مهمتر است، حتی از مقدارش هم مهمتر است. اگر ۳۰ دقیقه وقت بگذارید خیلی عالی است ولی همان ۱۰ دقیقه را اگر هر روز مستمر انجام بدهید نتایجش را میبینید. اقدامات کوچک در طول زمان.
۸- گام هشتم در تمرینات اعتماد به نفس – تصویرسازی ذهنی
قدرت تجسم و تخیل ذهن خود را دست کم نگیرید!
فیلم تصویرسازی ذهنی در افزایش اعتماد به نفس را مشاهده نمایید..
متن فیلم:
دومین نکتهای که خیلی روی آن تاکید دارم بحث تجسم است. تصویر سازی صحیح ذهنی دو نکته دارد. در ذهنتان آن چیزی که هستید خودتان را تجسم نکنید، آن طور که دوست دارید خودتان را تجسم کنید. دوست دارید مثل چه کسی باشید؟ یک سخنران خوب، اثرگذار و حرفهای؟ خودتان را تجسم کنید که همان فرد هستید. پرقدرت راه میروید، از دستها استفاده میکنید، بلند صحبت میکنید، با مخاطب ارتباط برقرار میکنید، متقاعدسازی انجام میدهی، اثربخش و اثرگذار هستید. آن طور که دوست دارید خودتان را تصور کنید. یک فروشنده حرفهای را تجسم کنید و احساس کنید آن فروشنده خودتان هستید. ذهنتان زمانی که یک جلسۀ واقعی است شما را به جلو پرتاب میکند، چون یک بار انجامش دادید. برو جلو میتوانی انجام بدهی و پرتتان میکند به جلوتر.
مغز فاصلۀ بین واقعیت، تجسم و تخیل را متوجه نمیشود.
وقتی تجسم میکنید احساس میکند که دقیقاً این کار انجام میشود و واقعاً انجام شده و وقتی که وارد جو فیزیکی میشوید شما را به سمت جلو پرت میکند و میگوید این کار انجام شده، خوب انجاد دادی، آن طور که دوست داشتی حرف زدی و شما را به سمت جلو پرتاب میکند..
دومین نکته این بود که بعد از سخنرانی خودتان تجسم کنید که مخاطبان شما دست میزنند، از شما تشکر میکنند از این که مسیر زندگیشان را تغییر دادید، مسیر کسب و کارشان را تغییر دادید و به آنها راه زندگی را یاد دادید. به نظرتان اگر تجسم کنید چه حسی پیدا میکنید؟ مغزتان شما را به سمت جلو پرتاب میکند. هر روز سعی کنید ۳ تا ۵ دقیقه دقیقاً تجسم کنید که یک فرد حرفهای هستید که دارید صحبت میکنید. یک مقدار مقاومت درونی وجود دارد و نمیگذارد، ولی مقاومت کنید ۵ دقیقه پشت سرهم تجسم کنید تا این مقاومت درونی خودتان یعنی نتوانستن و نمیشود را بشکنید.
۹- گام نهم در تمرینات اعتماد به نفس – تکنیک اگر جاش بودم!
خودتون را جای دیگران بگذارید!
در شرایط مختلف خود را بجای دیگران بگذارید و ببینید اگر جای آنها بودید چگونه رفتار می کردید و صحبت می نمودید؟!
فیلم ” تکنیک اگر جاش بودم” را مشاهده نمایید ..
متن فیلم:
در بحث مهارت سخنوری یک تاکتیک خیلی قوی دیگری وجود دارد که میگوید اگر جای آن فروشنده بودم چطور با مشتری صحبت میکردم؟ اگر جای آن مجری بودم، اگر جای آن فیلمبردار بودم، اگر جای اخبارگو بودم، اگر جای بازیگر فیلم بودم الان چه چیزی میگفتم که بهتر باشد؟ ما همه را نقد میکنیم، ولی این سوال در ذهنمان باشد که من اگر جایش بودم چه رفتاری میکردم؟ چطور ارائه میدادم؟ این خیلی ذهنتان را فعال میکند، آن مسیر عصبی را ناخودآگاه بدون اینکه از جایتان بلند شوید و فعالیتی انجام بدهید فعال میکند و شروع میکند به ساخته شدن. خیلی به بحث ایده نویسی توجه داشته باشید که به ساخت یک مسیر عصبی خوب کمک میکند.
۱۰- گام دهم در تمرینات اعتماد به نفس – حذف گفتگوهای درونی
چگونه می توانیم با گفتگوهای خودمان، در ارتباطات کلامی موفق باشیم؟
حذف گفتگوهای درونی!
فیلم ” حذف گفتگوهای درونی” را مشاهده نمایید..
متن فیلم:
لطفاً مکالمات منفی خودتان را حذف کنید. تکه کلامهای ما چیست؟ واقعاً تکه کلامهای ذهنی ما مثبت است؟ وقتی یک اتفاقی میخواهید رقم بزنید با یک نفر ارتباط برقرار کنید آن پیروزی را میبینید یا ترس قالب میشود؟ مغز فسفر میسوزاند و میگوید برای چه چیزی میخواهی انرژی مصرف کنی؟ این مکالمه درونی خود مغز است. در مکالمات درونی مهمترین چیزی که میتوانید حذف کنید کلامتان است. نوشتنهای شما خیلی خوب است ولی کلام شما خیلی میتواند قدرتمند باشد.
در بحث کلام چه کار باید کرد؟ من میخواهم یک مذاکره انجام بدهم، خیلی میترسم. یک چیزی را میخواهم بفروشم دلهره پیدا کردم که قبول میکنند یا نه؟ میخواهم بروم با یک خانم یا آقایی صحبت کنم حرفم را میشنود یا نمیشنود؟ دلهره دارم. قبل از آنچه کار میکنید؟ خودتان را جای آدمی که خوب ارتباط برقرار میکند بگذارید، او چه کار میکند؟ آن فروشنده حرفهای اگر جای شما بود قبل از ارتباط چه کاری انجام میداد؟ من یکسری توانمندیها را دارم، توانمندی فروش و مذاکره را دارم ولی دلهره را هم دارم. من سخنور خوبی هستم ولی در بیرون خودم دلهره وحشتناکی دارم. همین جا جلوی جمع میخواهم صحبت کنم، دلهره را چه کار کنم؟ در آن لحظه که میخواهم وارد جمع شوم، شاید فرصت نکنید چیزی بنویسید، تجسم کنید، کاری انجام دهیم، کلام خیلی به داد شما میرسد. به ظاهر ساده اما فوق العاده قدرتمند است.
کلمات را باید پر انرژی بگوییم،
نیاز نیست داد بزنیم باید پرانرژی بیانش کنیم. وقتی صحبت میکنیم تپش قلبمان هم بیشتر شده است و مهم این است که با تپش قلبمان صحبت کنیم. وقتی قلب تپش پیدا میکند و پر هیجان میشود چه کمکی میکند؟ سخنرانهای حرفهای این کار را انجام میدهند و خیلی از سخنرانهای حرفهای قبل از سخنرانیشان طناب میزنند، حرکات سنگین را برای لحظهای کوتاه انجام میدهند فقط برای اینکه قلب به تپش بیفتد و خیلیها این کار را انجام نمیدهند. وقتی قلب به تپش بیفتد چه اتفاقی میافتد؟ آدرنالین، کورتیزول و هر هورمون وحشتناکی بدن هست ولی تپش قلب پیدا میکنید، چه کمکی میکند؟
بیشتر نفس نفس میزنید، اکسیژن بیشتر وارد بدن میشود، اکسیژن با گلبولهای قرمز وارد بدنتان میشود و کمک میکند آدرنالینتان کمتر شود، این اثر درونی است. در بیرون مغز شما قبول کرده که شما میتوانید و شما را به سمت جلو پرتاب میکند. میتوانید چند لحظه پر قدرت صحبت کنید، من میتوانم جلوی جمع صحبت کنم، الان میروم صحبت میکنم، خوب و پرقدرت صحبت میکنم، با تمام انرژی صحبت میکنم، نمیترسم و حرفهای خودم را میزنم.
من ارزشمند هستم و توانمندی بالایی دارم و قطعاً میتوانم دیگران را متقاعد کنم و قطعاً خوب صحبت میکنم. نیاز نیست بلند صحبت کنیم، مهم این است که پر قدرت صحبت کنیم. این را سخنرانهای حرفهای انجام میدهند و تپش قلب را با طناب زدن و کارهای ورزشی زیاد میکنند. آنتونی رابینز و بعضی از سخنرانهای خودمان هم این کار را انجام میدهند. تپش قلب کمک میکند استرس شما تبدیل به هیجان شود و هیچکس استرس شما را نبیند.
۱۱- گام یازدهم در تمرینات اعتماد به نفس – ایده های برای صحبت در جمع
در این ویدئو، راهکارهایی اثربخش و اثرگذار برای یک سخنرانی حرفه ای بیان می شود.
نقطه شروع سخنرانی حرفه ای ایده نویسی می باشد که در این ویدئو بخوبی تشریح شده است .
فیلم ” ایده هایی برای صحبت در جمع ” را مشاهده نمایید..
متن فیلم:
اولین کاری که در بحث سخنوری و ارتباطات افراد حرفهای انجام میدهند بحث ایده نویسی است. ایده نویسی چیست؟ نظراتمان که شامل هر چیزی میتواند باشد، هر چیزی که ذهن من و دهان من را برای صحبت کردن باز کند ایده میتواند باشد. یک سخنران حرفهای و یک فروشندۀ خوب برای خودش همیشه مخزنی از ایدههای خوب برای برقراری ارتباط خوب و متقاعد کننده و مثبت دارد. مخزن او همین دفترچه و سررسیدهایی که دست شماست. سخنرانهای حرفهای همین کارها را انجام میدهند و فکر نکنید کار خاصی انجام میدهند.
ایدههای خودشان را شروع میکنند به نوشتن و این ایدهها هر چیزی میتواند باشد، هر چیزی که کمک کند تا بتوانید مخاطب را متقاعد کند. یک داستان خوب، یک مثال علمی خوب، یک نقل قول خوب، یک شعر خوب که همان شعر میتواند شما را متقاعد کند که این کار را انجام بدهید یا ندهید، یک کلیپ، یک تصویر، یک کار عملی، همه اینها میشود ایدههایی که از آن استفاده میکنند قبل از اینکه جایی صحبت کنند آن را باز میکنند و چند تا از ایدهها و حرفها و صحبتها را بیرون میکشند و وارد صحبتهای خودشان میکنند. همچین مخزنی را دارید؟ خیلی مهم است و فوق العاده قدرتمند است. یک دفتر و یک سررسید است که وقتی میخواهید صحبت کنید و ارتباط برقرار کنید با چند ورق زدن خیلی راحت خیلی از اطلاعات دستگیرت میشود که از چه مسیری صحبت کنید و چه ایدهای را استفاده کنید.
کار چاشنی و ادویه چیست؟
فکر کنید بهترین گوشت را خریدید و بدون ادویه میپزید و میخواهید بخورید، چه حسی دارید؟ آن گوشت را نصف میکنید و با نصف قیمت از یکجایی میخرید، بهترین سبزیهای خشک و ادویهها را استفاده میکنید و بار میآید و بعد میخورید، چه حسی دارید؟ قیمت گوشتش هم نصف شده. از روی چه چیزی میگویید خوشمزه است؟ طعم و مزهاش از کجا میآید؟ از چاشنیهایش. چاشنیها در غذاهایتان خیلی مؤثر هستند. ایدهها هم در صحبتهایتان خیلی مؤثر هستند. ایده مساوی است با چاشنی. چاشنی در غذا پزی مساوی است با ایده در سخنرانی. اگر ایدههای خوبی نداشته باشید، سخنرانیتان هرچقدر هم قدرتمند باشد هیچ تأثیر ماندگاری نخواهد داشت، مثل همان غذایی که هیچ چاشنی ندارد و شاید هم اثر منفی داشته باشد. ولی فوقالعاده است اگر شما چاشنیهای قدرتمند و ایدههای قدرتمند برای صحبت کردن داشته باشید.
بالای ۸۰ درصد مغز وقتی روبروی جمع میایستید از کار میافتد،
فعال هست ولی دیگر به درد شما نمیخورد، درگیر ترس و درگیر جمعیت است و ۲۰ درصد آن فعال است. با آن ۲۰ درصد میتوانید کاری انجام بدهید؟ اگر ایدههای خوبی نداشته باشید، اگر خوب تمرین کرده باشید با آن ۲۰ درصد هیچ کاری نمیتوانید کنید و آن هم با آن ۸۰ درصد تبدیل میشود به صد درصد ترس میشود، یا فرار میکنید یا مینشینید یا اتفاقات دیگر میافتد. باید ایدههای قدرتمند داشته باشید، چاشنیهای قدرتمند و این نقطۀ حرکت سخنرانی حرفهای است. فکر نکنید کار سادهای است، خیلی کار قدرتمندی است. جنس آن ساده است، هر روز هر هفته ۵ ایده را در دفترچه بنویسید و بعد از شش ماه میبینید که چقدر ایدههای بزرگی دارید. جنس و کار آن ساده است ولی نتیجۀ آن خیلی قدرتمند است و دفترچۀ شما پر از ایدههای بزرگ است.
تمام سخنرانهای خوب، فروشندههای خوب و مذاکرهکنندههای خوب برای خودشان دفترهای مختلف دارند.
کسانی که علمی و پرقدرت صحبت میکنند یکی از تاکتیکهایی سخنرانی بداهه است. افرادی که میآیند جلوی جمع و یکدفعه صحبت میکنند، پرقدرت و بدون استرس خیلی راحت جلوی جمع صحبت میکنند، فکر میکنید مادرزاد سخنران بودند. کسی که در المپیک وزنه میزند و رکورد جهانی را جابجا میکند مادرزاد وزنهبردار بود یا یک پشت صحنه و عقبهای داشته؟ سخنران حرفهای هم عقبهای دارد، یک فروشنده خوب یک پشت سری دارد که ما نمیبینیم. آن فردی هم که میآید جلوی جمع صحبت میکند عقبهاش همین است، تمام سوالاتی که احتمال داده در بحث تخصصی خودش از او پرسیده شود را یکجایی مینویسد. اگر فروشندۀ خوبی است مینویسد که دربارۀ این محصول چه سوالات ریزی را احتمال دارد بپرسد و من بلد نباشم و نتوانم جواب بدهم و میرود دنبال پیدا کردن جواب آن. اگر از تخصص خودتان سوالی بپرسم چند درصد احتمالش هست که بتوانید جوابش را بدهید؟
در تخصص خودتان حداقل یک نقطه کوری سعی کنید باقی نگذارید.
این یکی از اجزای بداهه است و شما باید هر چیزی که احتمال دارد از شما پرسیده شود و شما نتوانید جوابش را بدهید را حذف کنید. حذف کردن آن چطور است؟ از قبل آماده میشوید، چطور آماده میشوید؟ با پیدا کردن سوالاتی که احتمال دارد از ما پرسیده شود. حداقل باید ۱۰۰ سوال در زمینۀ کاری خودتان داشته باشید که اگر از شما پرسیدند بتوانید خوب جوابش را بدهید.
آیا من تمام سوالاتی که دربارۀ سخنرانی پرسیده میشود را میتوانم جواب بدهم؟ به شرطی میتوانم جواب بدهم که این سوالات را داشته باشم و روی آن کار کرده باشم. فرق نمیکند تخصص شما چیست، هر تخصصی که دارید هیچ نقطۀ تاریکی نباید بگذارید. ایدههای خودتان را شروع به نوشتن کنید و در کنار ایدههایتان سوالهایی که از شما پرسیده میشود در بحث صحبت کردن و سخنرانی. کار برف پاک کن چیست؟ برف پاک میکند. مغز ما یک سیستمی دارد که شما باید هر دو نیمکره مغز مخاطبتان را درگیر کنید فرق نمیکند فروشنده یا مذاکره کننده یا سخنران هستید.
قسمت راست مغز ما به دنبال احساسات است
و اگر این احساسات در بحث ارتباطات کلامی برقرار نشود آن ارتباطات به خوبی برقرار نمیشود. احساسات را در مخاطب چطور باید ایجاد کنیم؟ با همان چاشنیها و ایدههایی که در مورد آن صحبت کردیم. داستان، مثال، سوال، نقل قول، شعر، عملیات، بازدید، کلیپ، فیلم، با هر چیزی نیمکرۀ راست مغز مخاطب را درگیر کنید.
هنرمندی شما اینجاست که چقدر نیمکره راست مغز مخاطب را درگیر کنید و البته صادقانه درگیر کنید که بتواند حرفهایمان را خوب بفهمد. مثل برف پاک کن که شیشه را پاک میکند، کارش این است که ما جاده را بهتر ببینیم نه اینکه آنجا را پاک کند، کارش این است که من بهتر ببینم. حالا ما میخواهیم نیمکرۀ راست را درگیر کنیم که حرفهایمان را بهتر درک کند. تا به حال فنر دستتان گرفتید و بکشید و به عقب برگردد؟ هر چقدر هم بکشید برمیگردد سر جای خودش است و شما هیچ تغییری مشاهده نمیکنید. چقدر باید بکشید تا تغییری کند و بزرگتر شود؟
ذاتش این است که کشیده میشود و برمیگردد سر جایش
ولی بیش از حد بخواهید به آن تنش و نیرو وارد کنید تغییر شکل ایجاد میکند. چقدر باید بکشیم؟ شاید باید ۵۰ بار را بکشیم، یک تستی زدم نزدیک ۲۰ بار کشیدم که یک مقدار تغییر کند، خیلی کم، تازه همه جایش هم بزرگ و کشیده نشد، بعضی جاها بیشتر شد و بعضی جاها هم هیچ تفاوتی نکرد. به این نتیجه رسیدم که باید بیشتر بکشم، در جهتهای مختلف قسمتهای مختلف را بکشم تا کم کم بزرگ و بزرگتر شود.
داستان ذهن و جسم ما هم همین است. در بحث مهارتها آنقدر باید تمرین کنید و به ذهنمان فشار بیاوریم تا یکسری ساختارهای ذهنی که بسته است را بشکنیم، یکسری کارهای مختلف انجام بدهیم، مطالعه کنیم، مهارت به دست بیاوریم، جلوی جمعهای مختلف صحبت کنیم تا کم کم بزرگ و بزرگتر شود. روح و قلب و اعتماد به نفس ما کم کم بزرگ میشود. ذهن ما از این فنر هم سخت تر است. خیلی باید تکرار و تمرین کنیم تا از همۀ جوانب به میزان یکسان کشیده و بزرگ شویم.
با تکرار و تمرین این اتفاق میافتد شاید آموزش هم اندر معجزه آمیز نیست.
جلوی جمعهای مختلف صحبت میکنیم، تواناییمان را ارائه دهیم خود این هم خیلی میتواند به اعتماد به نفس ما کمک کند و قطعاً توانمندیهای ما بزرگ و بزرگتر میشوند و خودمان حس اعتماد به نفس را در قلبمان احساس میکنیم.در یک جمعی یک ساعتی بود که داشت خوابشان میبرد، مجبور شدم یک حرکت غیرمتعارف نسبت به بقیۀ ساعتها انجام بدهم. سرعت صحبت کردنم را زیاد کردم و پشت سر هم تا جایی که امکان داشت صحبت میکردم، نفس میکشیدم ولی سعی میکردم بدون توقف صحبت کنم، برای اینکه ذهن مخاطب را در یک نقطه درگیر کنم که فکر به موبایل و خوابش نباشد. مجبور میشدم تند حرکت کنم، پشت سر هم صحبت کنم، دو نفر را درگیر کنم، باید درگیرشان میکردم اینها همهاش جنسشان چاشنی و ایدههای مختلف است. میخواهم در رابطه با موفقیت صحبت کنم که موفقیت سخت است، شش ماه طول میکشد. همین فنر هرچه میکشیم برمیگردد سرجایش.
فکر کردید یک ماه سخنرانی تمرین کنید خیلی تغییر میکنید؟
در یک ماه خیلی تغییر نمیکنید، شاید بعد از دو ماه تغییراتی در خودتان احساس کنید. مثل فنر هرچه میکشید برمیگردد و یکجایی از لحاظ مهندسی مقاومت خودش را از دست میدهد و شل میشود، میگویند وارد منطقۀ پلاستیک شد و از الاستیک خارج شد. در پلاستیک مقاومتش را از دست میدهد و استهلاک پیدا میکند، دیگر هر چقدر میکشید سر جایش برنمیگردد و تغییر شکل پیدا میکند.
ولی بعد از یک بار، دو بار یا ۵۰ بار نیست، کلی باید بکشید و تمرین کنید. مفهوم این سخت بود که بگویم باید تمرین کنید و کار کنید، موفقیت یک شبه به دست نمیآید حداقل ۳ ماه صد روز یک مهارت زمان میبرد، فنر را مثال زدم و گفتم داستانش این است. داستان همین است و اینطور نیست اگر همین امشب تمرین خودکار را انجام بدهید تا هفتۀ بعد تغییر شگرف رخ بدهد، نه. تازه دارید آماده میشوید، باید آماده شوید طوری که ذهن مقاومت را بشکند. آن زمان وقتی که مقاومت و راحت طلبی از دست رفت ذهن شروع میکند به سمت جلو حرکت کردن، با انجام یک کار و عملیات.
۱۲- گام دوازدهم در تمرینات اعتماد به نفس – روش هایی برای حرف کم نیاوردن در جمع
فیلم ” روش هایی برای حرف کم نیاوردن!” را مشاهده نمایید..
متن فیلم:
اگر انگیزههای بزرگی داشته باشید، یک رسالت بزرگی در زندگیتان داشته باشید شاید مهارت نداشته باشید ولی به دستش میآورید. اندر انگیزههای بزرگ به شما جسارت میدهد که هر مهارتی که برای رسیدن به هدف بزرگترتان لازم باشد آن مهارت را به دست میآورید. مهم آن جسارت شما و آن انگیزۀ بزرگ شما است، آن هدف بزرگ شما است. بابت همین پرسیدم هدفتان چیست؟ هدفتان هست که به شما کمک میکند، جسارت و قدرت میدهد که بتوانید در جمعهای مختلف به راحتی حضور پیدا کنید و صحبت کنید.
هر راه طولانی با یک قدم کوچک شروع میشود، قدمهای کوچک اتفاقات بزرگ را رقم میزند. یک تمرین میخواهم به شما بگویم شاید انجام داده باشید ولی فوقالعاده روی افزایش مهارتهای کلامی شما قدرتمند است. فقط این را بدانید که شما از بیش از ۸۰ درصد کلماتی که در دانشگاه و مدرسه گفتید و شنیدید استفاده نمیکنید، فقط کمتر از ۱۰ درصد آن را استفاده میکنید، آن هم فقط به خاطر کار و شرایط خاصتان است. اگر بخواهید جلوی جمع صحبت کنید و آن ناخودآگاه خودتان را بالای ۹۰ درصد فعال کنید باید یکسری فشارهایی به مغزتان بیاورید و یکسری تمرینات را انجام بدهید.
یکی از تمرینات تمرین تندگویی است.
اطرافتان وسایل مختلف و اشیای مختلفی وجود دارد که میتوانید یکی از آنها را انتخاب کنید و برای شروع ۲۰ تا ۳۰ ثانیه در رابطه با آن هر چیزی که میدانید را تند بیان کنید. مثلاً صندلی، صندلی ابعاد و اندازههای مختلف دارد، بعضی از صندلیها هستند که چوبی هستند و بعضی از صندلیها شیشهای و فلزی هستند. با توجه به اینکه من بخواهم کجا از آن استفاده کنم آن صندلی را انتخاب میکنم. یک زمانی قرار است کافه و رستوران بزنم قطعاً خیلی از صندلیها میتواند شیشهای باشد.
یکجایی در اداره یا خانه است قطعاً صندلی که میخواهم استفاده کنم باید راحت باشد تا یک تا دو ساعت روی آن بنشینم، چرمی باشد، ابعاد و اندازه آن برایم خیلی مهم است و باید طوری انتخاب کنم که متناسب با آن باشد. صندلی قهوهای خیلی به این کافه میخورد ولی فکر کنید صندلی زرد بود چه حسی پیدا میکردید؟ با توجه به جایی که میخواهم استفاده کنم ابعاد، جنس و رنگ آن را انتخاب میکنم.
به نظر شما تأثیر این کار چیست؟
مغز را تحت فشار قرار میدهد و شما باید با سرعت خیلی بالا یعنی ۵ تا ۱۰ برابر حالت عادی بتوانید صحبت کنید، باید کلمه تولید کنید و نباید متوقف شوید. خیلی از افراد را دیدید که موقع صحبت کردن از ـِ و کلمات جا پرکن استفاده میکنند؟ وقتی شما این تمرین را هر روز انجام بدهید مغزتان از قبل این کلمه را تولید کرده فقط آماده میکند که شما در این شرایط قرار بگیرید. این خیلی تمرین قدرتمندی است و به شما کمک میکند مهارت کلامی و هوش کلامی شما را خیلی افزایش میدهد.
آقای تونی بوزان یک کتاب دارد به نام هوش کلامی، در آن هم اشارهای به تمرین شبیه به این انجام داده و آنجا با کلمات بازی میکند برای اینکه هوش کلامی شما بیشتر شود و این تمرین خیلی قدرتمند و بی نظیر است. اگر بتوانید با سرعت خیلی بالا طوری که حدود ۳ تا ۴ دقیقه در مورد یک شیء با سرعت بالا صحبت کنید. انقدر به شما فشار میآورد که عرق میکنید و تپش قلب میگیرید و خیلی از آدمها انجامش نمیدهند چون واقعاً فشار بالایی روی مغز میآورد.
چند واقعیت در مورد ترس میخواهم بگویم.
هیچکس در دنیا نمیتواند ترس را کنار بگذارد. ترس چیزی است که همراه آدمها است. بهترین سخنرانهای دنیا هم ترس را کنار نگذاشتند و نمیتوانند کنار بگذارند. آقای برایان تریسی در کتاب قدرت بیان میگوید من هم میترسم، هر جا که میروم صحبت کنم سمینار و همایشی که هست میترسم. یک ولی دارد من اندر تمرین میکنم، اندر تکنیکهای مختلف بلد هستم که ترسم را مخفی میکنم و کاهش میدهم و خودم را با حس خوب جلوی جمع قرار میدهم.
نمیگوید ترسم را از بین میبرم، میگوید کاهش میدهم. همین آقا برایان تریسی برای دو ساعت سخنرانی فکر میکنید چند ساعت تمرین میکند؟ یکجا نوشته بود که ۱۰۰ ساعت تمرین میکند. میتوانید تصور کنید که برای دو ساعت ۱۰۰ ساعت تمرین کنید؟ برایان تریسی که در ۹۰ کشور دنیا سخنرانی کرده است. این یعنی هر کسی در هر جایی باید تمرین را داشته باشد. این ۱۰۰ ساعت شاید فقط گفتن نباشد، در تخیل خودش آن موقعیت را تجسم کرده، با دو نفر صحبت کرده، صدایش را ضبط کرده، فیلم گرفته، فکر کرده و نوشته و اینها شاید ۱۰۰ ساعت شده و کار کرده که الان راحت میتواند جلوی جمع صحبت کند.
علت اصلی ترس این است که عادت نکردیم جلوی جمع صحبت کنیم، حضور پیدا کنیم و از نگاههای آدمها میترسیم، از قضاوت آدمها.
اندر باید خودتان را قدرتمند کنید و در جمعهای مختلف انسانها را ببینید، قضاوتهایشان هم روی پیشانیشان ببینید ولی حرف خودتان را بزنید. مثل رانندگی که به جاده نگاه میکنید ولی توجهی به جاده ندارید، دارید ماشین را به سمت جلو میبرید. یک نکتۀ مهم، فقط و فقط خودتان میدانید که ترس دارید. هیچکس متوجه ترس شما نمیشود. قلب شما زیر پیراهن شما است و کسی متوجه تپش آن نمیشود مگر اینکه خودتان لو بدهید با کلماتتان با رفتارتان لو دهید، وگرنه هیچکس متوجه ترس شما نمیشود. ترس موقع سخنرانی چیز بدی نیست، خیلی خوب است و باید دوستش داشته باشید. در موردش میتوانم ۴ ساعت صحبت کنم، فوقالعاده چیز خوبی است.
یک مقدار فراتر از مدیریت باید ترس را به کار بگیرید،
نمیشود کنترلش کرد خیلی هم شاید نتوانید مدیریتش کنید، باید به کارش بگیرید. لو ندهید که ترسیدید، وقتی در جمع صحبت میکنید راحت از دستهایتان استفاده کنید. وقتی با خاله، دایی، عمه، پدر و مادرتان صحبت میکنید دستتان و حالت بدنتان چطور است؟ به آن توجه دارید؟ باید به جایی برسید که با افرادی که صحبت میکنید همانطور باشد، نگاه به زبان بدن نکنید ولی از آن استفاده کنید. هیچ چیزی را لو ندهید.
آقای دایمون سینک در تد صحبت کرده و چند فیلم خوب دارد. خیلی آدم باسوادی هم نیست در حد دیپلم، ولی فوق العاده در بحث لیدرشیپ و رهبری قدرتمند صحبت میکند. فیلمهایش را در تد سرچ کنید، فوق العاده قدرتمند است و اندر از زبان بدن استفاده میکند که تمام ترسش را تبدیل به هیجان میکند و هیچکس ترسش را نمیبیند. وقتی میبینیم لذت میبریم که چقدر هیجان دارد، ولی او ترسش را تبدیل به هیجان کرده و به کار گرفته، مثل اسب وحشی سوارش شده و چقدر قدرتمند ارتباط برقرار میکند. واقعاً قشنگ صحبت میکند مردم میروند داخل ارائۀ پرزنتیشن آن آدم، نه ارائۀ محتوایش.
اما در مورد صحبت کردن.
میخواهید بروید یکجایی صحبت کنید، بفروشید، مذاکره کنید و یک ارتباط کلامی برقرار کنید. از چه چیزهایی استفاده میکنید کنار هم جمع میکنید و ارائه میدهید؟ آن ابزارها چه چیزهایی هستند؟ کاری به ابزارهای فیزیکی و تجهیزات ندارم، از چه ابزارهای کلامی استفاده میکنید؟ این اطلاعات زیاد را جایی نوشتهاید؟ اولین چیزی که برای صحبت کردن به آن نیاز دارید ایده برای صحبت کردن است. ایدهای برای صحبت دارید؟ اصلاً ایده چیست؟ باید خیلی چیز بزرگی باشد؟ اولین نقطۀ شروع صحبت ایده است.
هر چیزی که ذهن من و دهان من را برای صحبت کردن باز کند ایده است، میتواند یک داستان باشد، یک مثال باشد، یک سوال باشد، قسمتی از کتابی که خواندم باشد، معرفی خود کتاب باشد، ایدههایی از یک فرد سخنران خوب باشد، هر چیزی میتواند ایده باشد. ایده نقطۀ شروع برای سخنوری حرفهای است. شما باید ایدههای مختلفی داشته باشید. برای موفقیت در هر مهارتی خیلی نیاز نیست که شما در چه وضعیتی هستید، چقدر قدرتمند هستید، مهم این است که کارهای کوچک را در طول زمان انجام بدهید و یکی از آنها همین ایده است.
هر روز چقدر ایده جمع میکنید؟ دفترچۀ ایدهها دارید؟
جایی ایدهها را ذخیره کردید که اگر جایی برای صحبت کردن دعوت شدید ببینید که باید در مورد چه چیزی صحبت کنید؟ این نقطۀ شروع سخنوری حرفهای است که ۹۹ درصد آدمها توجهی به آن ندارند. ما اطلاعات خیلی زیادی را داریم ولی چون نانوشته هستند هر جایی میخواهیم صحبت کنیم حرفی برای گفتن نداریم، آماده نیستیم و نیاز داریم فکر کنیم. شما نباید فکر کنید، همیشه باید آماده باشید. دفترچۀ ایدههایتان را باید ورق بزنید و از داخل آن یکی از داستانها را استخراج کنید.
روی موبایل کلی اطلاعات دارید، اینها را یکجا مرتب و منظم داشته باشید. این میشود مرحلۀ اول و قدرتمند سخنوری حرفهای. در بحث سخنوری قرار است چند موضوع را کنار هم بگذارید و صحبت کنید، خود جمعبندی آن خلاقیت است. به شرطی آن شرایط ایجاد میشد که شما از قبل مغزت آماده باشد و فعال شده باشد. وقتی فعال باشد و کلی اطلاعات دارید شاید همان لحظه چیز جدید با توجه به مخاطبتان به ذهنت میرسد، به شرط اینکه فعالش کرده باشید و لوکوموتیو راه افتاده باشد و اگر راه نیفتاده باشد در آن لحظه اتفاقی نمیافتد. خلاقیت اینجا خودش را نشان میدهد به شرط اینکه شما از قبل اتفاقاتی را رقم زده باشید. هر لحظه ایدهها را ثبت کنید.
چاشنیها چه کار میکنند؟
بهترین صحبت را انجام بدهید، منطقی هم باشد، ولی اگر شما آن را جذاب نکنید، حس خوب به آن ندهید خیلی مخاطب را جذب نمیکنید. شما اگر بتوانید ایدههای مختلف را هر روز بنویسید و یک روز از هفته را انتخاب کنید و یکی دو تا ایدههای خوب را که میتوانید در مورد آن صحبت کنید بنویسید خیلی میتواند صحبتهای شما را جذاب کند. ایدهها میتوانند مثل چاشنی عمل کنند و غذای شما را خوشمزه و صحبتتان را جذاب کنند. خیلی موقعها لازم نیست برای یک نفر دو ساعت صحبت کنید. شاید با بیان یک داستان سه دقیقهای یک نفر را متقاعد کنید که یک کاری را انجام بدهد یا انجام ندهد. ایدهها خیلی قدرتمند هستند،
داستانها، مثالها و اتفاقاتی که برای شما رقم میخورد خیلی قدرتمند هستند.
خیلی موقعها لازم نیست دو ساعت صحبت کنید یا بنویسید، با یک نقل قول، با یک شعر کوچک میتوانید راحت یک حس خوب را منتقل کنید و متقاعد سازی انجام دهید. الان چه ایدههایی برای صحبت کردن دارید؟ میخواهم ۳ ایده که به درد صحبت کردن میخورد را بنویسید. ایده هر چیزی میتواند باشد، یک مثال، یک داستان، یک اتفاق که هفتۀ قبل برای شما افتاده و برای شما یکسری تجربیات دارد، تیتر یک کتاب، یک تجربه، یک اتفاق، همه ایده است. هر لحظه منتظر ایدۀ جدید باشید.
۱۳- گام سیزدهم در تمرینات اعتماد به نفس – اقدام برای موفقیت!
فرق میان انسان های موفق با سایرین بسیار ساده است!
اگر می خواهید که در این مسیر موفق شوید حتما باید نکاتی که در این فیلم است را اجرا نمائید!
فیلم ” اقدام برای موفقیت و افزایش اعتماد به نفس” را مشاهده نمایید..
متن فیلم:
انسانها به اندازۀ اقدامی که دارند بزرگ میشوند، نه مدارک تحصیلی. اقدامهای شماست که شما را بزرگ میکند، نه مدارک تحصیلی. البته تحصیل هم میتواند کارآمد باشد و کمک کند، ولی آن چیزی که شما را متفاوت و بزرگ میکند اقدامات شما در مسیر توانمندی شماست. هر روز چقدر در جهت اهدافتان اقدام میکنید؟ چقدر در جمعهای مختلف میروید و توانمندیتان را ابراز میکنید؟ یا فقط یک جایی نشستید تا بقیه بیایند و بر اساس توانمندیتان شما را بردارند و ببرند؟ اینجا منظور اهمیت اقدام است، به اندازۀ اقدامهایی که انجام میدهند بزرگ میشوند نه به اندازۀ دانش و علمشان. دانش و علم هم تاثیر دارد ولی اقدام خیلی بزرگتر است. این جمله اختلاف بین اقدام و علم است، خیلی اوقات دانش را داریم، مدرک تحصیلی را گرفتیم و منتظریم یکی بیاید و ما را مدیر کند و اقدامی برایش انجام نمیدهیم.
راههای اعتماد به نفس حرفه ای
این مسیر را به سایر دوستان خود هم معرفی نمایید تا بتواننند اتفاقات شگرفی را در زندگی خودشان رقم بزنند..
آموزش های بیشتر در این زمینه را می توانید از قسمت دوره ها و محصولات آموزشی پیگیری نمایید.